جدول جو
جدول جو

معنی پناه جای - جستجوی لغت در جدول جو

پناه جای
جای استوار، پناهگاه
تصویری از پناه جای
تصویر پناه جای
فرهنگ لغت هوشیار
پناه جای
پناهگاه، جایی که به آن پناه ببرند، جای امن که از ترس دشمن در آنجا پناهنده شوند، پناه جای
تصویری از پناه جای
تصویر پناه جای
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پناه باد
تصویر پناه باد
پناه آباد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پناه گاه
تصویر پناه گاه
جایی که برای حفظ جان و سلامتی به آن پناه برند، جای استوار، پناه جای
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پنبه ای
تصویر پنبه ای
از جنس پنبه، به شکل پنبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پناه جو
تصویر پناه جو
آن که خواستار پناهندگی به یک کشور بیگانه است
فرهنگ فارسی معین
อย่างฝ้าย
دیکشنری فارسی به تایلندی
कपास जैसा
دیکشنری فارسی به هندی
তুলার মতো
دیکشنری فارسی به بنگالی